بالاخره شمعهای کیک آشتی تهران و ریاض در کنار دیوار چین فوت شد. بعد از ۷ سال مذاکره میان مقامات ایران و عربستان به میزبانی عراق و عمان توافق برای از سرگیری رابطه در پکن به امضا رسید.
مهمتر از صرف برقراری رابطه، تأکید بر توافق راهبردی امنیتی دو کشور در ۱۳۸۰.۱.۲۸ و موافقتنامه عمومی همکاریهای اقتصادی، بازرگانی، سرمایهگذاری، فنی، علمی، فرهنگی، ورزشی و جوانان در ۱۳۷۷.۳.۶ است. این نشان میدهد ریاض کاملاً متوجه شده چارهای جز برقراری روابط سازنده و گسترش همه ظرفیتها با تهران را ندارد. آنها دیگر نمیخواهند فقط رابطه داشته باشند.
حتی در دوره پهلوی هم رابطه راهبردی میان دو کشور به امضا نرسیده بود اما این امر در اوایل دهه ۸۰ محقق شد. در آن سالها که روابط تهران و ریاض در شرایط مناسبی قرار داشت، سعودیها به دلیل کاهش شدید تنش در منطقه ۳ سال خرید سلاح از آمریکا را لغو و نیز خواستار خرید خودرو از خودروسازان ایران شده بودند. شاید برای همین باشد که در واکنش به این توافق مقامات اسرائیلی گفتند همه نخهای ما پنبه شد!
واقعیت آن است دو کشور قرنها است همسایه یکدیگر بوده و همسایه میمانند. چه بخواهند و چه نخواهند، امکان حذف یا نادیده گرفتن دیگری در بلند مدت میسر نیست.
هرچند طرفی ایرانی همواره مواضع مستقل خود را داشته و خواستار مذاکرات مستقیم و کاهش تنشها بر پایه حسن همجواری بوده اما اثرپذیری سعودیها از آمریکا مانع حل جدی بروز مشکلات میان تهران و ریاض بوده است.
رویکرد سعودیها بخصوص پس از روی کار آمدن بن سلمان و پدرش، حذف و نادیده گرفتن ایران در منطقه بود. آنها در رقابت با دیگر شاهزادههای سعودی بیشتر به دامان جمهوریخواهان آمریکا پناه بردند و از ایران فاصله گرفتند.
حتی تلاش کردند، خود را در مذاکرات برجام وارد کنند. موضوعی که با پاسخ تحقیرآمیز ایران به آنها صورت گرفت. تهران گفته بود این موضوع در حد و اندازه شما نیست! حال زمزمههای احیای برجام با تثبیت مجدد قدرت ایران پس از ناآرامیهای داخلی، پیامهای مثبت مقامات غربی و نیز سفرهای نسبتاً موفق مقامات آژانس هستهای به تهران، آینده ایران را در شرایط امیدبخشی قرار داده است و سعودیها هم نگرانند، مبادا از حرکت قطار تحولات آینده جا بمانند. ریاض نیک میداند که اگر دیر اقدام کند ایران قویتر شده و باید از موضوع ضعف بیشتر با تهران وارد مذاکره شود.
از سویی شرایط منطقه و جهان تغییر کرده است. سراب شکست ۳ هفتهای یمنیها به باتلاقی ۸ ساله برای ریاض بدل شده است. هژمون آمریکا در جهان و نیز منطقه غرب آسیا کمرنگ شده و در مقابل سلسله کوههای مرتفعی ذیل پیمانهای بزرگی مانند پیمان شانگهای و بریکس در حال شکلگیری است. ایران با همه مشکلات اقتصادی یکی از آن قلل اثرگذار و استراتژیک در کنار چین، هند، برزیل و روسیه خواهد بود.
واضح است اجبارهای زمانه و مشکلات یمن علت اصلی آن است که سعودی از این قهر کودکانه چند ساله برگشته و خواستار رابطه با تهران باشند. هرچند آنها ما را رقیب منطقهای خود میدانند اما برای رهایی از چالشهایشان چارهای جز دراز کردن دست به سوی تهران ندارد.
در توافقنامه اخیر امضا شده برقراری روابط بر پیمان راهبردی و امنیتی مهم سال ۱۳۸۱ میان دو کشور تاکید شده است، اما به نظر ورود دو کشور به مرحله همکاریهای راهبردی را کمی زود میتوان دانست. هرچند این تأکید چشمانداز مناسبی را در افق روابط دو کشور قدرتمند جهان اسلام نشان میدهد.
در عین حال داشتن روابط تاکتیکی، از نبود آن به مراتب مناسبتر است. این نوع رابطه فرصتی است تا دستکم بخشی از منافع دو کشور و منطقه و جهان اسلام تأمین شود. نفت، سفر حجاج، صادرات کالاهای ایرانی، خدمات فنی مهندسی در کنار کاهش مشکلات در عراق، سوریه، یمن و لبنان و نیز از همه مهمتر کاهش نفوذ قدرتهای غربی و بخصوص رژیم صهیونیستی از جمله آنها خواهد است.
همکاری ایران و عربستان جهان را تکان میدهد
محمد رضا نوری شاهرودی سفیر سابق ایران در عربستان در گفتگو با مهر با اشاره به بهبود روابط میان تهران و ریاض، گفت: ایران و عربستان دو کشور مسلمان همسایه که در خیلی زمینهها دارای منافع مشترک میباشند. این دو کشور اگر با یکدیگر همکاری کنند میتوانند در زمینههای منطقهای و جهانی، اثرگذار باشند.
وی با اشاره به آخرین توافق مهم میان ایران و عربستان در خصوص نفت، اظهار داشت: ایران و عربستان در حدود ۲۰ سال پیش که بنده در عربستان سفیر بودم، در زمینه نفت توافقی کردند که در نتیجه آن و طی چند سال قیمت نفت از بشکهای ۱۲ دلار به ۲۵ دلار و طی چند سال بعد به ۱۱۵ رسید. توافقی که جهان را تکان داد.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید